بسیاری بر این باورند که دنیای کسب و کارها در دورانی که از آن تحت عنوان پساکرونا یاد میشود بسیار تغییر خواهد کرد. اما تولید محتوای ما در دورانی که هنوز با این معضل دست و پنجه نرم میکنیم باید چگونه باشد؟
بحران کرونا چه چیزهایی را به ما می آموزد و از چه مفاهیمی برای تولید محتوای بهتر در کسب و کارمان در دوران کرونا میتوانیم بهره بگیریم؟
در این مطلب سعی کردیم سه سناریو متفاوت تولید محتوا در مواجه با ابر بحرانهایی مانند کرونا را به صورت مختصر بررسی کنیم. هرچند ممکن است سناریوهای دیگری نیز بر این شرایط قابل انطباق باشد اما اینها سناریوهای قالب اکثر کسب و کارهای ایرانی در دوران کرونا برای تولید محتوا بوده است.
سناریو اول: کسب و کار تعطیل؛ تولید محتوا تعطیل!
با ورود کرونا به ایران بسیاری از کسب و کارها در مقاطع مختلف چه به صورت خودخواسته و چه به صورت مقطعی تعطیل شدند و بسیاری از آنها در هنگام نگارش این مقاله نیز تعطیل هستند. کسب و کارهای سناریو اول کسب و کارهایی هستند که همزمان با تعطیل شدن فروش و یا ارایه خدمات تولید محتوا (هشت نکته کاربردی برای هر روش تولید محتوا) و ارتباط خود را نیز با مشتریان خود قطع نموده اند یا حداکثر به اطلاعیه با مضمون کلی " به دلیل مشکلات پیش آمده تا اطلاع ثانوی تعطیل هستیم" قناعت نموده اند.
سناریو دوم: کسب و کار ادامه دارد؛ ما از دنیا بی خبریم!
کسب و کارهای دوم گروهی از کسب و کارها هستند که در ظاهر درگیری خاصی با بحران کرونا نداشتند و امکان ادامه فعالیت در شرایط بحران را دارند. مانند مارکت های اینترنتی و یا پیجهای اینستاگرامی فروش صنایع دستی. کسب و کارهای سناریو دوم در این دوران مانند گذشته به فعالیت و تولید محتوا برای کسب و کار خود کما فی السابق ادامه میدهند و حداکثر به یک همراهی ساده و یا استفاده از یک استیکر در استوری اینستاگرام و یا استفاده از #در_خانه_میمانیم و #کرونا_را_شکست_میدهیم اکتفا میکنند (هشتگ چیست و چه کاربردی دارد؟) . بعضاً حتی این کسب و کارها به مناسبت سال نو با اجرای کمپین های فروش ویژه مخاطب خود را تشویق به خرید میکنند.
سناریو سوم: برندی از جنس شما
کسب و کارهای هوشمند و بسیاری از آنها که میتوان از آنها تحت عنوان برند نام برد (نه صرفاً برندهای تجاری بزرگی مثل دیجیکالا، اسنپ و ... بلکه حتی پیجهای اینستاگرامی کوچک که برندینگ سنتی دارند.) اما در این دوران با تکیه بر تولید محتوای مناسب توانستند از شرایط بحران به نفع خود استفاده کنند. این برندها در شرایطی که بسیاری از مخاطبین آنها در شرایط بحران نسبت به شرایط اقتصادی آینده خود و مهم تر از آن وضعیت سلامتی خود در شوک به سر میبرند سعی نمیکنند تا محصولی را چند درصد تخفیف به آنها بفروشند. بلکه از موضعی قوی تلاش میکنند تا با تولید محتوا در شرایط بحران به مخاطب خود بفهمانند که شرایط او را درک کرده اند و به جای مغتنم شمردن فرصت برای کسب سود در این شرایط، تمام توان خود را برای کمک به جامعه خواهند نمود.
دوران بحران کرونا برای مدیران هوشمند میتواند دورانی طلایی برای سرمایه گزاری روی برندینگ باشد که تا سالها مثال آن را پیدا نکنند. مطمئنا ایجاد حس مثبت و مسئول از برند برای مخاطبین و مشتریان در این شرایط کم هزینه، هوشمندانه و انسانی است. مشتریان شما در آینده به یاد خواهند آورد با برندی مواجه هستند که نمیخواهد به هر قیمتی از آنها کسب انتفاع کند بلکه بدون دستپاچگی و با قدرت در کنار آنها خواهد ایستاد.